همه درست می گویند!؟

1 Star2 Stars3 Stars4 Stars5 Stars
خیلی بد خیلی خوب
۵,۰۰ امتیاز از ۷ رای
Loading...

در یکی از داستانهای منسوب به ملانصرالدین آمده که روزی دو طرف یک دعوا او را به قضاوت خواندند. او ابتدا داعیه طرف اول را شنید و در پایان گفت: ((تو راست می گویی!)) سپس داعیه طرف دوم را شنید و دوباره گفت: ((تو راست می گویی!)) رهگذری به اعتراض گفت که مگر می شود هم این راست بگوید و هم آن راست بگوید؟ و ملا دوباره گفت ((تو هم راست می گویی!!))
این داستان ساده با ظرافتی ژرف به یک نزاع درازآهنگ تاریخی اشاره دارد! آیا مولفه مهم صدق، ((یا این یا آن)) ی است (عنوان کتاب مشهور #کیرکگارد) یا به ادعای #هگل هم این و هم آنی است! به زبان مهندسی رویکرد اول را رویکرد #صفریایک و رویکرد دوم را می توان رویکرد #فازی قلمداد کرد. در رویکرد اول تناقض نامطلوب قلمداد می شود و ما را به سوگیری در قبال آن فرا می خواند و رویکرد دوم تناقض را پایه فعالیت طبیعت و موجودات و نبود آن را موجب سکون دانسته و ظهور کمال و پیشرفت معرفتی بشر را در سازش برقرارکردن میان دو سر تناقض – تز و آنتی تز- ، یعنی سنتز جستجو می کند.
فارغ از بحث های جدلی الطرفین و بی پایان فلسفی در این باب که قصد ورود به آنها را ندارم، تجربه زیسته مان نیز نشان می دهد که هرچه در زندگی به پیش می رویم و احیاناً بالغ تر می شویم دو خصوصیت در ما پر رنگتر می شود:
– متواضع تر و ساکت تر می شویم.
– در اظهار نظرها با وسواس و دشواری بیشتری مواجه می شویم و خطکشی های ((درست و غلط)) قبلی نزدمان کمرنگ تر می شود و جای خود را به ((درست و خوب)) می دهند (عنوان کتابی از #راس).
علاوه بر این به کمک دستگاه اخلاقی در نگاه اول راس می توان نشان داد که رویکرد هگلی به حقایق، از آنجا که از یک سوی موجب مهربانی و بهینه کردن مناسبات روابط با دیگران است و از سوی دیگر موجب کاهش مرارت و رنج آنها می شود اخلاقی تر است.
اینجاست که تفاوت مفهموم متناقض (مثل شب و روز، چیزی که یا این است یا آن و نمی تواند هیچکدام نباشد) و متخالف (مثل آبی و قرمز، چیزی که می تواند هم از هر دو نشانی داشته باشد و هم می تواند هیچکدام از این دو نباشد) را در می یابیم و باور می کنیم که اکثر چیزها خصوصاً تحلیل های ما به گروه دوم تعلق دارند، مانند همین یادداشت!!

کلمات کلیدی