بابای یعنی …، فرزند یعنی …

1 Star2 Stars3 Stars4 Stars5 Stars
خیلی بد خیلی خوب
۵,۰۰ امتیاز از ۳ رای
Loading...

گفتم:
بابا
یعنی
((با))
من!
نه یک بار بلکه دو بار
((با))
من!
نه فقط دیروز، نه امروز و حتی بیشتر فردا …

او پاسخ داد: اما فرزند یعنی رنج! و من یاد این افتادم که ((رنج ها حرفهای جذابی برای گفتن دارند … ))
نگران فردا نیستم، نگران امروز هم نیستم و حتی نگران دیروزی که نه من و نه او هنوز پدر و پسری را فرا نگرفته بودیم …

نگران این تسلسل بهانه هایی هستم که به ارث بردیم که ابراز محبت را بلد نیستم و پشت آن نقاب پدرسالارانه مان گریه کردیم اما همدیگر را در آغوش نکشیدیم!
قصد کردم من این تسلسل را تمام کنم.
من می خواهم مادرانه پدری کنم!
بابایی … بابایی …

دلم برای ثانیه های می سوزد که من و او را به جدایی نزدیک می کند …

بیست و ششم شهریور ماه ۹۲

کلمات کلیدی