
به حادثه دستگیری روحالله زم هرکس به گونهای نگاه میکند اما از دیروز بیشتر نگاه و توجه من به حال پدر اوست. فارغ از هرگونه داوری، حتی وقتی در مورد او بی تفاوت هم بگوید دنیا دار مکافات است من باور نمیکنم که درون او آتش نگرفته باشد. او به همه سالهای قبل فکر نکرده باشد و به همهی این فاصلهی افتاده میان او و پسرش! و خودم را در سی و سه سال بعد – اثر سریال تاریکی است – تصور میکنم یا فرض میکنم که توانستهام برگردم به سیوسه سال قبل! برای آیین چه باید بکنم که آینده نیامده را جبران کنم؟
ثبت ديدگاه