
او وقتی داشت با هیجان از پروژهی جدیدی که در ایکامرس شروع کرده است صحبت میکرد یک روح هجدهساله را میدیدم. جوانتر از جوانانی که از هیجان کار با آنها میگفت! چه نادرهای که تجربیات بزرگ و موفقش که هرکدامش برای ساختن چندین روزمه بینقص کافی است او را از تجربیات جدید و ناشناخته بازنداشته است! در جهانی که همه از ترس ارتکاب خطا از نوشتن یک خط اضافه طفره میروند تو چقدر الهامبخشی! چقدر در برابر ارادهی تو احساس پیری میکنم. چقدر جهان عالیجنابانی چون تو را کم دارد امیرخسرو فخریان.
ثبت ديدگاه