به برند ایران اسلامی ظلم نکنیم

1 Star2 Stars3 Stars4 Stars5 Stars
خیلی بد خیلی خوب
۵,۰۰ امتیاز از ۳ رای
Loading...

هر انسانی فارغ از هر عقیده ای که داشته باشد از قتل یک انسان بیگناه و خون به ناحق ریخته او متاثر می شود و برای محکوم کردن قتل یک انسان معتقد یا غیرمعتقد به عقیده‌ای، نیازی به هیچ پیش فرض دینی و مذهبی نیست! اما از آن سوی هم با هیچ استدلال و منطقی، حمله به سفارت یک کشور، که در حکم خاک آن کشور است، آن هم با هدف اعتراض به یک اقدام غیراخلاقی!، شاید قابل درک باشد، اما نه اخلاقی است و نه قابل دفاع.
پیش از این یکی دو بار در خصوص برندینگ البته با دیدگاه غیرمارکتینگی نوشته ام و در این مقال قصدی به تکرار آن ندارم، اما پیشنهاد می کنم بیشتر حواسمان باشد و به آنهایی که حواسشان نیست نیز یادآوری کنیم که برای بروز احساساتمان حتما ملاحظاتی را ملحوظ کنیم، مانند: محافظت از برندهای ارزشمندی مثل ایران و ایرانی، اسلام و مسلمانی، شیعه و هزار و یک برند دیگر. یادمان باشد آنهایی که همه بازارهای جهانی را قبضه کرده اند و سیل پول و اعتبار را به سوی خود جاری کرده اند بعد از آن با همین مفهوم و ابزار مهم، – برندینگ – به سادگی توانسته اند با ساختن یک انیمیشن و در بوق و کرنا کردن آن برای بیشتر دیده شدن، تاریخ هزارساله را تغییر داد و جریان هزاران ساله را به سادگی به جهتی دیگر برد و آن قدر هم در این راه موفق بود که همه آن را بپذیرند و دیگر هیچ سند و مدرکی نتواند آن را از تصویرذهنی مخاطبین بیرون کند. بی شک در قاموس ذهنی شیخ نمر مقتول نیز خون او و بی گناهی او در مقایسه با سیدالشهدا (ع) قابل مقایسه نیست، اما هوشی زینب (ع) وار لازم است که بتوان آنچنان این مظلومی را در دوران خاموشی رسانه ها، جهانی نمود که خون مظلوم و پیام مظلومیت و حریت آن هزاران سال همچنان در جوش و خروش باشد، آن هم نه فقط در میان قوم و قبیله خود، بلکه در ده ها هزار کیلومتر آن سو تر. دریغ از ما که احساسمان همیشه و همه جا و در همه تصمیمات ما دست بالا را داشته و نتوانسته ایم به تعبیر آنهایی که مدیریت_استراتژیک را به خوبی فهمیده اند، تهدید را به فرصت تبدیل نموده و از آن در راستای اهدافی ارزشمند و گرانقد استفاده نمود. به زعم من نباید در کوره آنهایی که به سادگی یک قرائت اقلی، حاشیه ای و افراطی و غیرقابل دفاع از اسلام را با استفاده از رسانه هایشان به گونه ای به کل اسلام تعمیم می دهند که نه تنها دیگران، بلکه حتی خود مسلمانان آن را باور می کنند، با همه پزها و ژستهای بشردوستانه شان، هیزم ریخت و بر شعله آتش اختلافات افزود. باید با همسایه ای هر چند نامعقول مدارا نمود اما با دست خود، خانه و کاشانه ی خود را به هر دلیل و با هر هدفی، به آتش نکشید. می توان با عمق کافی، جنگ ۸ ساله بین دو کشور را با همه آسیبهای مادی و معنوی به یک گروه اقلی مثل حزب بعث نسبت داد و از آن گذشت و مانند دو بازیگر مهم و اساسی و عاقل!، در سپهر سیاسی که با وجود همه اختلاف عقیده ها و در بعضی جاها تضاد منافع، به نقاط مشترک بیشماری که با یکدیگر دارند، بازگشت و حتی اگر نمی توانیم با اقتدا به همان دلیل هایی قدیمی که بهانه اختلاف هایمان جدیدمان شده اند، فقط و فقط به خاطر بیشینه‌سازی منافع‌مان کاری کنیم. کاری که استعمارگران سال‌ها پیش در تقسیم بازارهایشان که هیچ کم از جنگ های جهانی ندارد انجام داده اند و با یکدیگر کنار آمده اند.

کلمات کلیدی