سطوح مختلف فرهنگ سازمانی

بعد از کتاب «کد فکری» که به موضوع فرهنگ سازمانی بسیار خوب می‌پردازد این طبقه‌بندی از جرون کرایجنبرینک را بسیار پسندیدم. با تک‌تک اعضا و جوارحم عمق این سه سطح را درک می‌کنم.

۱️⃣ سطح اول- رنج: که در آن سطح، زندگی شیره جان ما را می‌مکد! و نیاز است که افراد را نگه داشته است و آنها با ترس مدیریت می‌شوند، به دنبال مقصر و قربانی هستیم و مسائل بدون هیچ امنیتی وجود دارند ‌و هر لحظه ممکن است از کشتی که مال شما نیست پیاده شوید! پس باید مواظب خودمان باشیم! زبردستان زیردستان را تصحیح می‌کنند و البته اطلاعات چندانی درمیان گذاشته نمی‌شود!

۲️⃣ سطح دوم- بقا: که در آن زندگی سخت است و مجبوریم هوشمندانه رفتار کنیم! اجبار افراد را نگه داشته است و خشم است که آنها را مدیریت می‌کند! اینجا جنگجویان باقی‌ می‌مانند و چالش است که کم‌وییش وجود دارد پس باید بر خود تسلط داشته باشیم. همکاری از بالا به پایین دیکته می‌شود و اطلاعات متعارف در میان گذاشته می‌شود!

۳️⃣ سطح سوم- رشد: که در آن زندگی عالی است! (من بودم می‌نوشتم کار تفریح است!) امنیت و فرصت موج می‌زند! بودن (در کنار دو وضعیت بدست‌آوردن و شدن که احتمالا در سطح دوم‌وجود دارد) به خودی خود جذاب است! عشق است که افراد را مدیریت می‌کند و انرژی که در دو سطح قبل کم و متوسط بود اینجا در اعلی‌ درجه خود وجود دارد. افراد در این سطح خالق هستند و هم‌آفرینی در کنار هم‌دیگر رقم می‌خورد!

انتظار ندارم برای اقتصادی که در آن زندگی می‌کنیم افراد زیادی شهامت صحبت از فرهنگ سازمانی خود را داشته باشند اما لااقل بدانیم که سطح‌های بالاتری از آنچه در آن زندگی می‌کنیم یا بهتر بگویم فقط در آن زنده‌ایم وجود دارد!