من نه شغل دولتی دارم و نه در دور و برم کسی شغل دولتی دارد! هیچ وقت هم در مخیلهام نگذشته که شغل دولتی داشته باشم چون هم از ساختار بوروکراتیک و هم جابجاییها اتوبوسی متنفرم و از همه مهمتر از دریافت حقوق از بیتالمال به شدت میترسم. این به این معنا نیست که آدم علیهالسلامی هستم به این دلیل است که باور دارم قصور در مشاغل خصوص هم حتما حق الناس است و قطعا ترسناک! به همین دلیل ترجیح میدهم به جای یک ملت با تعدادی خاص طرف باشم که مرا از نزدیک میشناسند و فرآورده حضور من در کسب و کارشان باعث خواهد شد از قصور احتمالی و انشالله اندک من درگذرند.
باری! این روزها که پویش فرزندت کجاست به جریان افتاده است به این فکر میکردم که چه تقدیر خوبی داشتم که شغل دولتی نداشته باشم که اگر فردا آیین فرضا در شرکتی که من در آن مشغول هستم استخدام شد کسی او را ملامت نمیکند چون پیشفرض استخدام در یک شرکت خصوص شایسته سالاری است و پیشفرض استخدام در یک شرکت دولتی متاسفانه پارتیبازی است در حالیکه قطعا برای همه آنها صحت ندارد. این روزها به این فکر میکنم که همانطور که استفاده از رانت پدر در هر چیزی نکوهیده است اما نباید معدود استخدام دولتی فرزندان مسوولین که از مجاری صحیح آن اتفاق افتاده است را نیز در همان شمار آورد و از آن بدتر نباید بیکاری فرزندان آنها نیز مایه مباهاتشان شود! کسی که از اداره خانه و خانوادهاش ناتوان است چه گلی بر سر مملکت خواهد زد؟
پینوشت: قبلاً در یادداشتی دیگر با عنوان ((چتر نجات برای خلبان هواپیمای مسافربری)) به نقد اقامت خانواده مسوولین در خارج از کشور پرداختهام.
ثبت ديدگاه