
این اولین خودکاری است که از فرط روان و خوشدست بودن هم به خودکارها و خودنویسهای برند در این یک سال همواره ترجیح داده شد و هم با توجه به پرهیز من از دستنویس و ترجیحم به تایپ با کمال تعجب به عنوان اولین خودکاری که در تمام عمر، تمام کردم در این عکس و خاطرات من ثبت میشود. عمرش به آخرین امتحان رسمی دوران تحصیل من قبل از آزمون جامع قد نداد.
برند خودکار پن سان و ترکیهای بود (حقیقتا تکنولوژی خوبی داشت) و بیتردید بهترین خودکاری بود که تا حالا داشتم. از قضا شهرکتاب ساعی، دیگه نداردش و احتمالا مجبور شوم یک جعبهاش رو به ترک شاپ سفارش بدم تا بیاردش.
جملهی آخری هم که در یادداشتهام برای امتحان فردای درس مدیریت استراتژیک زنجیرهی تامین، نوشتم از کتاب جنگل استراتژی مینتزبرگ و نقل قولی از پاسکال است: ((سازمانهایی که مدام به فکر آینده شکلگیری استراتژی هستند کنترل آن را از دست میدهند!))
پینوشت: خودکار معمولیه که تهش شکسته است را عرض میکنم نه مون بلان که برای مقایسه کنارش گذاشتم!
ثبت ديدگاه