نقش والدین بر سرنوشت کودکان

1 Star2 Stars3 Stars4 Stars5 Stars
خیلی بد خیلی خوب
۵,۰۰ امتیاز از ۳ رای
Loading...

دیروز به آیین اشتباها جناب پلیکان را لک‌لک معرفی کردم. چند دقیقه بعد که خانم همسر اشتباه مرا تصحیح کرد از پسر عذرخواهی کردم و گفتم که نام صحیح ایشان پلیکان است اما همچنان معتقد مانده بود که نه ایشان لک‌لک است چون بابا گفته است! و تمام تلاشهای ما ناموفق ماند!

پی‌نوشت:

دو موضوع مهم را از زمانی که آیین به حرف افتاد در دستور کار قرار دادم: اول اینکه از عذرخواهی از اشتباه ابایی نداشته باشد و دوم اینکه بابا (فعلا به عنوان یکی از مراجع مهم اینجا و اکنون او) نیز اشتباه می‌کند و لزومی ندارد هرچه می‌گویم را بی‌نقص بپندارد که گمان کنم در دومی موفق نبوده‌ام. در جلسات گروهی بارها دیده‌ام که مثلا خانم یا آقایی ۵٠-۶٠ ساله که حتی پدر یا مادر خود را از دست داده‌ و خودش نیز امروز جایگاه علمی والایی دارد هنوز در پیش‌نویس‌های زندگی (اصطلاحی که در روانشناسی رفتار متقابل مطرح شد) که توسط والدینش برای او تقریر شده است اگرچه دیگر می‌داند غلط است مانده‌ و بدحال به زندگی ادامه می‌دهد. اگر من این انتخاب را داشته باشم که یک پیش‌نویس در روان آیین تقریر کنم قطعا این است که هیچ‌کس حرف آخر و بی‌نقص را نزده و نخواهد زد! یادمان باشد اگر هیچ چیز از ما به فرزندان فرزندان ما به ارث نرسد این پیش‌نویس‌ها خواهد رسید!

نظر شما را به این یادداشت‌ها نیز جلب می کنم:

کلمات کلیدی