آن آفتابه نه! این آفتابه!!

1 Star2 Stars3 Stars4 Stars5 Stars
خیلی بد خیلی خوب
۵,۰۰ امتیاز از ۲ رای
Loading...

پیش از همه‌گیرشدن لوله‌کشی آب، در توالت‌های عمومی، شغلی با عنوان #مسئول_آفتابه وجود داشت. مسئولیت این فرد، آب‌کردن‌ آفتابه‌ها و نظافت توالت‌ها بود. پس از جایگزینی آفتابه‌های پلاستیکی رنگی، به جای آفتابه‌های مسی سنگین، اینها بودند که تعیین می‌کردند که کدام آفتابه باید برداشته شود. گاهی کسی که وضعیت بسیار اورژانسی داشت از سر عجله آفتابه‌ای را بر می‌داشت، اما متصدی با اوقات تلخی به او‌ توضیح می‌داد که در انتخاب آفتابه مرتکب خطا شده‌است و آفتابه دیگری به دستش می‌داد!!

شاید نسل ما و فرزندان‌مان، مسئول آفتابه را ندیده باشد اما پس از شرح‌ماوقع قطعا می‌توانند این کهن‌الگو را در وضعیت اینجا و اکنونی خود به خوبی درک کنند.
این مشاغل همچنان در برخی از سازمان‌های بزرگ و بورکراتیک خصوصی و برخی از مشاغل دولتی، همچنان حضور دارند. دلایل حضور آنها شاید:
– طراحی نامناسب یا ماهیت بدون ارزش‌افزوده یا تکراری و حوصله سربر شغل
– عدم تقسیم وظایف کاری صحیح به دلیل اضافه‌بود نیروی انسانی
– عدم تناسب شغل با شخصیت شاغل و پذیرش آن شغل توسط شاغل از سر اجبار و عدم رضایت درونی از این انتخاب

شاغل که از کمبود هیجان یا ارزش شغل فعلی خود رنج می‌برد با کلنجار رفتن با مراجعین و مشتریان از این محل قدرت‌نمایی می‌کند و برای خود هویت می‌سازد. هرچه مراجعین او در مرتبه اجتناعی فراتری باشند این وررفتن شدت بیشتری می‌یابد و حس بهتری را نصیب او می‌کند!

پی‌نوشت اول: مثلا برای خود من چهار‌شنبه دوهفته گذشته که برای ارائه سمیناری به جهاددانشگاهی #دانشگاه_شریف دعوت شده بودم، همین اتفاق افتاد. دعوت‌کننده اطلاع داده بود که هماهنگی‌های لازم برای جای پارک که حقیقتا این روزها شبیه کابوس است را انجام داده. در زمان ورود، نگهبان حضور نداشت و راه‌بند بالا بود. من پس از کمی صبرکردن به خیال اینکه احتمالا چون اینجا محیطی فرهنگی و علمی است و مراجعین از این جنس هستند، وارد شدم و در حالی که دنبال جای پارک می‌گشتم با ضربه‌ای به شیشه اتومبیلم از حضور ایشان و عصبانیتشان از نادیده گرفتنشان به خودم آمدم. از آنچه بر من از محل بحث میان ما قبل از سمینار رفت که بگذریم بخشی از مکالمه ایشان بود که مرا یاد حکایت قدیمی مسئول آفتابه انداخت و بهانه نوشتن این یادداشت شد. او به من گفت گلاب به رویتان وقتی وارد دستشویی هم می‌خواهید بشوید باید اجازه بگیرید!! و من بی درنگ گفتم: ((حق با شماست! کدام آفتابه را بردارم! آبی یا قرمز!!!))

پی‌نوشت دوم: اگر مراجعان شما از دست همکاری یا همکارانی گله‌مندند ابتدا به طراحی شغل او نظر کنید و از این‌که آن شغل فی‌نفسه جذابیت کافی دارد و رابطه آن با کل ماموریت سازمان برای شاغل روشن است اطمینان حاصل کنید. بعد به تناسب شغل او با ویژگی‌های شخصیتیش بپردازید. یادتان باشد به اندازه کاستی شرایط احراز، افزونی آن نیز قابل قبول نیست. وقتی گفته می‌شود کسی واجد شرایط است یعنی این شغل به سان کتی پرو شده نه برای او گشاد است و نه تنگ!
اگر از این که مراجعانتان از برخورد همکارانتان چه حسی دارند آگاه نیستید، شوربختانه مدیر #منابع_انسانی شما نیز واجد شرایط نیستند!

کلمات کلیدی