
آلبوم ابراهیم محسن چاووشی مثل یک چیز خیلی شیرین میماند، مثل یک وعده غذای خیلی سنگین. آن را باید آرام و بسیار جوید تا لقمه لقمهی آن قابل هضم شود. نمیشود مثل بقیهی آلبومها یک وعدهای تمامش کرد! مثل توسنی وحشی میماند که برای رام کردنش باید صبور بود و پایداری کرد! باید یک عبارتش را شنید و بعد از آن راه رفت و هضمش کرد. بعد از این مرافقت است که لذت همراهی با موسیقیای که به جای ایجاد مزاحمت، ترانه را به باید خود میرساند، دست میدهد.
نمیدانم اشکال از هاضمهی ماست که به آلبومهایی با حداکثر یکی دو ترانه مثل قطار و شاه مقصود عادت کردهاست یا از چاووشی است که مسرفانه این همه لقمههای فربه حسین_صفا را به خورد ظرفیت تنگ ما میدهد.
ثبت ديدگاه