
وقتی به قبل و بعد آمدنت می اندیشم، بر من مسجل می شود که نعمت بالای نعمت بسیار است و اگر حتی یک پله از تو لذیذتر وجود داشته باشد می شود برهان موجه ما بر وجود بهشت … اما و هزار اما که … روز اول که دیدمت گفتم، آنکه روزم سیه کند این است، و معنای تعلق دارد تدریجا متبلور می شود شاید بشود از سر، گذشت اما از پسر چقدر دشوار، عمان بی هوا به غزلخوانی می پردازد
((گه دلم پیش تو، گاهی پیش اوست/رو که در یک نمی گنجد دو دوست))
ثبت ديدگاه