امتحان ریاضی در یک صبح شنبه‌ی بارانی!

1 Star2 Stars3 Stars4 Stars5 Stars
خیلی بد خیلی خوب
۵,۰۰ امتیاز از ۳ رای
Loading...

شبیه یک امتحان ریاضی در یک شنبه بارانی،
بالاخره آن واقعه خواهد رسید!
معنای دلبستگی تا قبل از پدر یا مادر شدن، کشک است!
و بعد از آن مثل بالارفتن از سرسره ای بلند ارتفاع، هر لحظه باید آماده نوبتت شدن باشی!
انگار پیرزن روستایی با توانی فزاینده و شتابی نافهمیدنی، تلپ و تلپ، در دلت رخت می شوید، اما گریزی نیست!
نه می شود پتو به سر کشید و از این واقعه فرار کرد و نه مواجهه تمام قد با آن از گرده ناتوان ما بر می آید!
حیف همه این روزهای خوب که رفتنشان ما را به آن واقعه دلهره آور، نزدیک می کند!
و امروز نوبت مادر و پدری شد که علی رغم همه پیشنهادهای غیرهمدلانه دیگران، برای ماندن امیرعباس دوست داشتنی از هیچ تلاشی فروگذار نکردند! گویا پسرک بی نیاز از همه این آزمونها، نه ماهه، نمره قبولی گرفت و از سر استغنا به آغوشی به مراتب مهربان تر از مادر، شتافت!
شکر خدا ما یک حقیقت و نه اسطوره به بزرگی نام حسین (ع) آرامِ آرام، بعد از این همه مصیباتی که ممکن است به سر ازل تا به ابد کل آدمیان بیاید را داریم، که وقتی او را سر به خاک نهاده و لبخند زنان و شکر گویان، می بینیم به خودمان نهیب بزنیم که: ((لا یوم کیومک یا اباعبدالله)) و صد البته این به هیچ وجه، به معنای سبک کردن تقصیر و گناه بزرگ هر آنکه که سهواً یا عمداً موجب این مصیبت شده نیست!
راستی امروز، هفتم محرم است …

#کمپین_حمایت_از_امیرعباس

کلمات کلیدی