تقدم کدام بر دیگری: تقریر حقیقت یا تقلیل مرارت

1 Star2 Stars3 Stars4 Stars5 Stars
خیلی بد خیلی خوب
۵,۰۰ امتیاز از ۵ رای
Loading...

#ملکیان دو وظیفه ی ((تقریر حقیقت و تقلیل مرارت)) را وظیفه روشنفکر دینی می داند. او در مقاله ای با همین نام با استفاده از دستگاه اخلاقی #راس می کوشد که نشان دهد تقریر حقیقت بر تقلیل مرارت ترجیح دارد. #سروش_دباغ در دوره ملکیان شناسی در کنار چند نقد دیگری که به این مقاله وارد می داند معتقد است که تقریر حقیقت همواره و برای همگان بر تقلیل مرارت ترجیح ندارد.
سئوال اینجاست که به سان #سقراط، #حلاج و #لوتر و #اسپینوزا تقریر حقیقت را به هر قیمتی پذیرفتن نیکوست یا به سان #اراسموس و #کانت با ملاحظه بیشتر در این وادی قدم زدن!
به سان قریب به اتفاق آرای معرفتی اینجا معرکه آراست! و این رای هم به معنی اتم کلمه جدلی الطرفین است! له یا علیه این رای می توان بسی شواهد و قرائن آورد و متحیر ماند!
از سویی:
هرکه را اسرار حق آموختند، مهر کردند و زبانش دوختند
و از سوی دیگر:
پری رو تاب مستوری ندارد، در ار بندی سر از روزن برآرد!

این تصمیم و به این سوی یا آن سوی رفتن ساده نیست!
سروش دباغ در دوره میراث فکری عبدالکریم سروش که تقریبا دو سال قبل تقریر شده بود، ذیل مفهوم خلط انگیزه و انگیخته معتقد بود که روشنفکر، زمانی که به حقیقتی دست می یابد فارغ از پیامدهای آن باید به تقریر آن همت گمارد و دیگران نیز باید به جای انگیزه او از تقریر آن، به تحلیل رای او از منظر معرفتی بپردازند. البته او در اثنای دوره ملکیان شناسی نیز صادقانه بیان می کند پیش از این رای او به رای ملکیان نزدیکتر بوده اما امروز در این کار جانب اعتدال را می گیرد. آنقدر که من در درانداختن آرای غیرمعمول از #سروش سراغ دارم، می توانم مدعی شوم، رای او نیز به رای ملکیان نزدیکتر است. و به زعم من #مطهری و علامه #طباطبایی، #بازرگان، #شبستری نیز در این راه قدم زده اند. در خصوص #شریعتی نیز آنقدر که من می فهمم توجیه مقصود بر تقریر حقیقت دست بالاتری را داشته است.
حقیقتاً این موضوع سترگی است!
آیا هر آنچه را از نظر معرفتی -نه به معنای مصطلح- حقیقت می انگاریم باید با هر مخاطبی در ﻣﻴﺎﻥ گذاشت؟ و اگر به هر دلیل خواه این افزایش مرارت خلق الله باشد یا بیمهای دیگر مثل گمراهی یا هر مقصود ناخواسته دیگر باید از این کار پرهیز نمود؟ اصلا در کار و بار معرفتی باید به تبعات یک رای پرداخت یا آزادانه و فارغ البال در این راه به قدر طاقت بشری و با تمام توان کوشید؟ حد مناسب این دو سر طیف کجاست؟

کلمات کلیدی