راه‌کاری برای ایجاد وحدت با دگرباوران

1 Star2 Stars3 Stars4 Stars5 Stars
خیلی بد خیلی خوب
۵,۰۰ امتیاز از ۳ رای
Loading...

به بهانه میلاد خاتم فرستادگان الهی (ص) و وحدت، یکی از دهها یادگار او که دیری نپایید!

کثیری از تاریخ پژوهان معتقدند که یکی از بزرگترین دست أوردهای محمد ابن عبدلله (ص)، رفع اختلافات و نزاعات میان أعراب متخاصم است. با محوریت وجود او، این تخاصمات ده ها ساله، به طرز شگفت أوری، جای خود را ظرف چند سال، به وحدت می دهند و انقدر این رخداد در نظر أن مردمان دست نیافتنی می نموده است که ان را نشانه ای از اسمانی بودن این بزرگمرد دانسته و بر أن عنوان معجزه را گذارده اند.
دنیای رازگشایی شده امروز اگرچه شاید با مفهوم معجزه بر سر مهر نیست اما در همین وانفسای، اگر کسی سربراورد که اختلافات را نه حتی میان نوع بشر، و یا نه حتی میان أدیان إبراهیمی بلکه فقط و فقط میان فِرَق یک مذهب مرتفع نماید، او را بر صدر خواهد نشاند و قدر خواهد دید و اگر از حساسیت واژگانی عبور کنیم، این ثمره جز با تعبیر معجزه قابل توصیف نیست. همین سطح از وحدت را احمدی دیگر می بایست.
سالهاست که طرفین بر طبل وحدت می کوبند، اما هنوز باور حداکثری در همه فِرَق، انحصارگرایی و این باور است که همفکران انها بر نهج‌صواب هستند و مهتدی به نجات و مابقی در خوشبینانه ترین حالت از گمراهانند. در این سوی کسانی چون مطهری پیش از انقلاب، پروژه را تا شمولگرایی به پیش برده اند با این مفهوم که فارغ از نامها هر چقدر از حقیقتِ به تعبیر او دین کامل موجود، بهره مند شده باشد مشمول هدایت و نجات هستند و حداقل از منظر زمانی پس از او دیگرانی چون سروش و شبستری تمام تلاش خود را برای بزرگتر کردن این دایره نجات و قراردادن جمعیت بیشتری در أن و پیش بردن این پروژه به کثرت‌گرایی مصروف داشته اند و داوری اینکه چقدر از انحصارگرایی به پیش أمدیم از حوصله این نوشته بیرون است و فقط کافی است کمی به خودمان و دور و أطراف مان از هر رنگ عقیده ای که دارند نظر بیافکنیم.
برادران و خواهران من! ما از أمیرالمؤمنین (ع)، با وجود همه تحذیرهای پیامبر (ص)، سبقت گرفتیم و اگر او مصحلت را در أن دید که استخوانِ در گلو یا خارِ در چشم را تحمل کند و بر تفرقه دامن نزند، ما با ادعای صفتی که أصلا بدان حائز نبودیم، خود را بر راه نجات انگاشتیم و همه بیش از ٨٠ درصد دیگر از مسلمانان و ٩۵ درصد از کل جمعیت بشر را یا مغضوب باری دانستیم یا گمراه و حتی تا همین جا بسنده نکردیم و با کشتن دیگری یا لعن و نفرین او رضایت خداوند متعال را جستجو کردیم. یادمان رفت که بعد از أمیرالمؤمنین (ع)، امام‌مجتبی (ع) نیز با معاویه که حداقل ظاهر اسلام را خدشه دار نمی کرد، هر چند به مصلحت و اقتضاء صلح نمود که شکی نداریم که فرقی بین او و سیدالشهدا (ع) در شجاعت و تدبیر نیست و اگر  ابا‌عبدالله (ع)، یزید را برنتابید، به زعم کثیری، به دلیل فسق و فجور علنی او بوده است. یادمان نمی رود که مسلم (ع) موقعیت به اصطلاح امروزی، ترور منشأ و مسبب احیانا قتل ولی خدا را می یابد اما از پرهیز می کند!
نمی دانم و نمی توانم ادعا کنم که مصلحت اسلام عزیز در دوره أمیرالمؤمنین (ع) و خلفا و امام‌حسن (ع) از وضعیت اینجا و اکنون ما خطیرتر و حساس تر بوده یا نه اما می توانم باور داشته باشم که مصلحت اسلام عزیز و نوع بشریت در این است که ما بر اشتراکاتمان تاکید و تمرکز بیشتر کنیم و چقدر بهتر خواهد بود که نه به اقتضاء و مصلحت بلکه به اقتداء بر پیامبر (ص) و اگر به تشییع باور داریم در همان راستا با اقتداء بر امامان (ع) به جای ساده انگاری و از حدود خود خارج شده و متکبرانه بر جای خداوند نشستن و به قضاوت دگر فِرَق پرداختن، به جای در خور انسانی خود بازگشته و مسالمت أمیز و با تلاشی مجدانه و مجاهدانه با سایر فِرَق إسلامی بر حول و حوش پیامبر (ص) و قرآن کریم، با سایر خداباوران حول و حوش خداوند و مشترکات قابل توجه أدیان و با خداناباوران حول و حوش مفهوم اخلاق و حقوق‌بشر، نیمه پر لیوان را یافته و جهان را که به باور ما مزرعه أخر است، به جایی بهتر برای زیستن و سبز شدن و رستگار شدن مبدل سازیم. یادمان نمی روم که سیدالشهدا در خطاب به کسانی که برای قتل او دور هم جمع می شوند أنها را اگر به دینی باور ندارند، به آزادگی امر می کند، که معنی أن می تواند دو سبیل مختوم به یک مقصود باشد.
این چهره رحمانی اسلام‌عزیز، به جای تکفیر یکدیگر، انقدر جذاب هست که اگر باورمان بر این باشد که این راه کوتاهترین و سریعترین راه رستگاری باشد، با به یادأوردن این مهم که اسم هادی باری همیشه جاری است و اگر در کسی خیری ببیند، او را صدا خواهد زد! ما را به انسانیت و اسلام که وجوه مختلف یک منشورند، نزدیک و نزدیک تَر خواهد نمود.
لازم باشد تا همیشه نوشته هایم را با أین جمله به پایان خواهم برد که، معصوم (ع) می فرماید:
ما را با ورع و خویشتنداری و به تعبیری در عمل کمک کنید!

کلمات کلیدی