اندر مصائب اول مهر

1 Star2 Stars3 Stars4 Stars5 Stars
خیلی بد خیلی خوب
۴,۷۵ امتیاز از ۴ رای
Loading...
روز اول سال دوم تحصیلی آیین ابراهیمیان - مهر 1402
آیینم!
من هم می‌دانم همه آنچه به عنوان آموزش در یک سال تحصیلی در مدرسه فرا می‌گیری را می‌توانی در چند روز یاد بگیری! می‌دانم آینده هیچ شباهتی به امروز ندارد که تعالیم امروز راهی به دهی ببرد! اما پسرم پرورش چیزی دیگر است! ما در کنار آدم‌های خوب و بد و متفاوت دیگر و البته نیازمند زمان طولانی پرورش می‌یابیم! مجبور شدم بر خودم غلبه کنم و بعد از ۴۵ دقیقه مذاکره، اقتدار پدرانه را به‌کار بگیرم! چیزی که گاهی مجبورم برای حمایت از خودت در برابر خودت به‌کار بگیرمش!
قربان قطره‌قطره الماس‌های اشکت که مجبور شدم خودم را در برابرش بی‌تفاوت نشان بدهم!
این جمله فروید را به خوبی درک می‌کنم که ما هیچ‌وقت کسانی که تربیت‌مان می‌کنند را نخواهیم بخشید! با این تبصره که تا وقتی که به فرزندپروری مشتغل شویم! من برای آینده توی هیچ آرزوی عجیب و غریبی جز#شادی ندارم که البته می‌دانم چقدر آرزوی بزرگی است! همه ما مجبوریم این سنگ سیزیف را هر روز با ملالت به بالای تپه یا کوه ببریم و تا نیمه‌ی اول عمر به سنگ‌هایی که پدر‌ومادر و فرهنگ و جامعه ولو به غلط برای ما انتخاب کرده‌اند تن بدهیم تا آنکه بالاخره سنگ ویژه‌ی خود را برگزینیم!
شادی آنقدر که من فهمیده‌ام در پس‌پشت سفر قهرمانی است و هر سفر با کلی موانع و سختی‌ها و مرارت‌ها همراه است اما بلوغ و زخمی‌شدن به دلیل سفر بهتر از زخمی نشدن و خام ماندن از ماندن در منزل و محل آرامش است! ما هرچه می‌دانستیم را برای دست‌کاری نکردن تو در هفت سال اول و ایگو والدین با همه سختی و فشارهای جامعه به‌کار بستیم اما در این مرحله ایگوی جامعه چاره‌ای جز کمی هماهنگ شدن با فرهنگ و قوانین ولو غلط نیست. تا ٣۵ سالگی و ورود به ایگوی خویشتن چاره‌ای جز تحمل و پذیرش نیست. به من اطمینان کن بابایی!
با مهری متفاوت از همه مهرهایی که در اکثر مکاتبات نثار این و آن می‌کنم!
دوستت دارم!
بابایی

کلمات کلیدی