سی‌ودو سالگی

امروز آغاز سی و سومین سال زندگیمه!
احساس ترش و شیرینیه!
گاهی دفترچه تلفن ۱۹۶۱ کانتکتیم من و می ترسونه! که از میون که حداقل ۹۶۱ نفرشون شخص حقیقیند چند نفر وجود دارند که من روی اونها و اونها روی من حساب می کنند. چند نفر هستند که من اونها رو مث خودم میشناسم و انها هم … اگه این عدد به یک درصد برسه نشون می ده که من سی و سه سال گذشته ام رو تباه نکردم و الا وای به حال من … چیز دیگه ای که این روزها مث هفت هشت سال گذشته روز به روز در من تقویت می شه تنهاییه! امروز دیگه مطمئنم که خداوند از تنها آفریدن ما هدفی داشته … ما در بهترین و بدترین تجربیات زندگیم و از اولین تجربه یعنی تولد تا آخرین تجربه یعنی مرگ تنهاییم، از شیرین ترین تجربیات مث عاشقی و تلخ ترین تجربیات مث از دست دادن نزدیکان تنهاییم و هیچ کس در این تجربیات باهامون سهیم نمیشه؛ حوادث دو سه هفته گذشته در دایره نزدیک ترین دوستان و حتی بستگانم اعتمادم رو دست خوش تردید کرده و شاید چند ماه طول بکشه تا این شکستنی شیشه ای بهتر بشه که مطمئننا دیگه مث روز اولش نخواهد شد …
اگر فرض کنیم افزایش سن باعث بلوغ و پختگی میشه من همیشه عاشق این بودم که خودم و تو سن پنجاه، شصت سالگی ببینم اما از سویی نزدیکی به نقطه عطف چهل سالگی برای من همیشه دلهره آور بوده. دانشمندان رفتاری معتقدند شخصیت آدمها تا هفت سالگی شکل می گیره و تقریبا ثابت می مونه و از سوی دیگر عرفا سن چهل سالگی رو سن ثبات خلق و خوی انسانها می دانند. به تعبیر دیگه اگر من بتونم به قول مسیح دوباره متولد بشم! (از همه کم و کاستیها و کژیها و ضعفهام) تا چهل سالگی میتونم (به فرض اینکه راه درست رو یافته باشم!) هم شخصیت و هم خلق و خوم و به یه جایی نه خیلی ترکستان برسونم! از همه تبریکهایی که به هر شکل برام فرستادید از تک تکتون سپاسگزارم و از تون متوضعانه به عنوان هدیه ضعف های تابلویی که دارم رو درخواست می کنم. تو این سی و سه سال خصوصا تو این سه سال تلاش کردم به دنیا نگاه مکثرانه تری داشته باشم و در مورد انسانها کمتر قضاوت کنم، انسانها رو همین جوری که هستم بپذیرم و لزوما گمان نکنم متعصبانه همون روشی که من فکر می کنم روش درستیه، نمی دونم چقدر تو این راه موفق بودم اما اگر با رفتارم، با حرفهام، با نگام (رویکردم)، با قضاوتهام و به هر شکل و صورتی دلی رو لرزونم عذرخواهی می کنم و امیدوارم به بزرگواری شما بخشیده شده باشم یا بخشیده بشم.