آفت و منفعت چیزها!

1 Star2 Stars3 Stars4 Stars5 Stars
خیلی بد خیلی خوب
۴,۲۰ امتیاز از ۱۰ رای
Loading...

این حکمت سالهاست که در من نهادینه شده است. هرچیزی حتی بهترین چیز آفتی دارد و هر چیزی حتی بدترین چیز منفعتی! بهترین چیز می‌تواند داشتن بالاترین رفاه و قابل پیش‌بینی‌ترین اقتصاد در سطح جهان باشد و بدترین چیز می‌تواند تحریم و روز به روز درگیری در شرایط پیش‌بینی نشده باشد. وقتی در قریب به اتفاقات لیست‌هایی که روزانه توسط موسسات گوناگون ساخته می‌شود ما جز آخرین‌های این لیست هستیم اعتماد‌به‌نفس‌مان شبیه تکه یخی است که در تابش خورشید تموز آب می‌رود. اما این روزها تحلیلهایمان رنگ‌ و بوی دیگری گرفته است. کسانی که در لیست‌ها جز خوش‌خلق‌ترین افراد جهان طبقه‌بندی می‌شدند در یک شایعه از غیرمتمدن‌ترین افراد هم عجیب‌تر رفتار می‌کنند. صحنه‌هایی که در فیلم شیوع (۲۰۱۱) در پیش‌بینی رفتارهای مردم ظاهرا متمدن به نمایش درمی‌آید حقیقتا ناامید کننده است.

امروز می‌دانیم که برای تحلیل و مقایسه مردم دو کشور نمی‌توانیم عوامل دیگر مانند شرایط اقتصادی و فشار سیاسی را نادیده بگیریم. وقتی همه‌چیز روبه‌راه باشد همه لبخند می‌زنند. به جز همان یک درصد بیمار کسی تخلف نمی‌کند و در دادگاه‌ها بسته می‌شود. اما در شرایط اضطرار است که حقیقت درونی فرهنگ و تمدن کشورها بر آفتاب افکنده می‌شود. در همان روزهای اول کرونا بود که یادداشتی با عنوان از فقر دیگران ثروت نیاندوزید، برایشان کاری کنید! را با تکرار یاد و خاطره توران میرهادی بازنشرکردم که به خودمان تذکر بدهم که از نمد این شرایط کلاهی برای خود ندوزیم که از قضا بحث‌برانگیز نیز شد. روزهای بعد اتفاقات تیره و روشن متفاوتی افتاد. هم کسانی را داشتیم که دست به احتکار و بالابردن قیمت مایحتاج ضروری مرتبط با آن بیماری زدند و کسانی که رایگان مایع‌دستشویی و ملزومات دستشویی در کوچه و خیابان به اشتراک گذاشتند و ماسک رایگان دادند و مالکانی که اجاره‌ی خود را به موجرین خودشان بخشیدند. پزشکان و پرستارانی که جان خود را برای ایفای سوگند خود به خطر می‌انداختند تا پزشک‌نماهایی که مبالغ آنچنانی برای تست‌های قلابی کرونا گرفتند. شدیدا به خودمان انتقاد داشتم که چرا قیمت این ملزومات در میان ما چند برابر شده بود اما خبری که نشان می‌داد قیمت بسته‌ماسک ۲۰ عددی از حدود ۹ دلار به ۸۴ دلار رسیده است نظرم را بسیار جلب کرد و البته پستی که در این خصوص گذاشتم نیز بسیار بحث‌انگیز شد. از کسانی که کل موضوع را زیر سووال برند تا کسانی که آن را طبیعی دانستند و کسانی که مانند من سعی کردند تحلیل و انتقاد به خودمان را کمی منصفانه‌تر کنند. چند روز بعد تصاویر شلف‌های خالی فروشگاه‌های زنجیره‌ای یادآور شلف‌های خالی فروشگاه‌های زنجیره‌ای خودمان در پنج شش سال پیش انداخت. اتفاقی که این روزها نیفتاد. تحلیل این مقایسه این نیست که ما لزوما متمدن شده‌ایم و توانسته‌ایم مانند تصاویری که از ژاپن دیده‌ایم در زلزله‌ها و شرایط اضطراری حتی صف را بهم نمی‌زنیم! هر تحلیلی فقط بخشی از این حقیقت را روشن می‌کند ولی ما در این روزها کم‌وبیش در حداقل خالی کردن شلف‌ها از کشورهای مدعی بهتر بودیم این که دلیل این موضوع عادت کردن ما به شرایط حساس کنونی است که تمامی ندارد یا نداشتن پول یا هر چیز دیگر ما در عمل بهتر بوده‌ایم. این تاب‌آوری شاید ثمرات تحریم‌های ظالمانه‌ای است که سالهاست بر گرده‌ی مردم ضعیف‌تر، سنگین‌تر است و قرار نیست این خطوط آنها را کاغذپاره یا بی‌اثر قلمداد کند. قرار است یادآور بشوم که هر چیزی هر چند خوب آفتی دارد و هر چیز بد نیز منفعتی.

در حالی که پیرزنانی روستایی در کهکیلویه برای رعایت بهداشت با فاصله نشسته‌اند و با هم سخن می‌گویند همین دقایقی پیش مردم منچستر در کنسرتی دور هم جمع شده‌اند. همانطور که کسانی در میان ما فارغ از انگیزه و نیت‌شان به لیست زدن حرم‌ها مبادرت کردند و البته اگر در این عملشان انگیزه‌ی تخریب نبوده باشد قطعا در آن چاشنی جهالت بوده است در جایی دیگر نیز بسکتبالیست مشهوری به تمسخر همه‌جا را لمس می‌کند یا در سویس (اگر اشتباه نکنم) مردم میله‌های وسایل حمل و نقل عمومی را می‌لیسند. در حالیکه فیلم‌هایی منتشر شد با این عنوان که کسانی که به بیماری دچار شده‌اند به تعمد آب دهان خود را به این ور و آنور می‌مالند تا شیوع این بیماری را زیاد کنند و انتقام بگیرند فیلم‌هایی داشتیم از کسانی که تجربه‌ی خود را در مواجهه با این بیماری با دیگران به اشتراک گذاشتند. در حالیکه مراجعه به فروشگاه‌آنلاین چندبرابر شده است با توجه به ظرفیت محدود سوپرمارکت‌های اینترنتی با مشکل مواجه شدیم (در دو مصاحبه با دنیای اقتصاد و کسب‌وکار جزییات این موضوع را توضیح دادم) و البته دست به انتقاد زدیم اما دور از نظر نداریم که آمازون (بزرگترین فروشگاه‌ اینترنتی جهان) یا اکادو (بزرگترین سوپرمارکت آنلاین جهان) نیز در این روزها با مشکل مواجه شده‌اند و مجبور شده‌اند نرم‌افزار خود را به اصطلاح خاموش کنند.

دیگر وقتش است که از تحلیلهای کلیشه‌ای و استفاده از کلمات هم و هر و هر قید تعمیم‌ساز کمتر استفاده کنیم. در حالیکه کرونا محیطی مستعد برای دو قطبی‌شدن جامعه برای تسویه‌ حساب شخصی له یا علیه مذهب و سیاست و هرچیز دیگر شده است شاید بهترین فرصت برای یادگیری و تمرین گفتگو با مخالف را فراهم آورده است اگرچه شاید هنوز از آن استفاده نکرده‌ایم . قبلا در یادداشتی با عنوان همه‌درست می‌گویند؟! توضیح داده‌ام که چگونه رویکرد هگلی و سنتزی می‌تواند به ما در پیش‌رفتن و دست‌یافتن به حقیقت رهنمون شود. البته وقتی ما از اتفاقات فقط به دنبال یافتن مویدهای نظرات خود نباشیم و در مقابل حقایق جانب انصاف و شنیدن رای مخالف را داشته باشیم. باری ما و دیگر مردم جهان و به تعبیر بهتر ناخودآگاه جمعی آدمیان بعد از کرونا هیچ نسبتی با قبل از آن نخواهد داشت. مانند بسیاری از اتفاقاتی که بشر تجربه کرده است. مانند تجربه‌ای هم‌گیر مانند جنگ جهانی برای پدربزرگان ما یا تجربه‌ای بومی مانند جنگ هشت ساله‌ی ما و تجربیات زندگی در پناهگاه‌ها برای نسل ما. این روزها فراتر از همه‌ی بحث‌های میان مدافعان و منتقدان دین و دینداری وجود دارد این بیت مولوی در من پررنگ می‌شود که: ((مومن آن باشد که اندر جذر و مد، کافر از ایمان او حسرت برد!)) روزهایی که در پیش‌رو داریم این تفکیک بیشتر و عمیقتر روشن خواهد شد که ما در مواجه با این ویروس و تبعات آن چه چیزهایی از خود بروز خواهیم دید و این چیزها چه تفاوتی با دیگر مردم مرزهای ساخته و پرداخته‌ی قدرت‌طلبان دارد.

کلمات کلیدی