ما می‌توانیم!!

1 Star2 Stars3 Stars4 Stars5 Stars
خیلی بد خیلی خوب
۵,۰۰ امتیاز از ۵ رای
Loading...

ما می‌توانیم!

فوتبالی نیستم اما موفقیت بانوان فوتسالیمان سخت به دلم نشست و این یکی دو روز به دنبال یک طرح خوب می‌گشتم تا با آن به نوبه خود از موفقیت فوق‌العاده تقدیر کنم. این عنوان مبین استعداد برتر آن‌ها به نسبت رقبایشان در بزرگترین قاره جهان است و مثل هر موفقیت دیگری مستعد جذب احساسی کسان دیگری است که ممکن است در این فن به اندازه کافی خوب نباشند یا در استعدادهای دیگر بهتر باشند. در ادامه به اختصار لب کتاب استعدادیاب که به تشریح مدل معروف کلیفتون می‌پردازد را خواهم آورد.

هر موفقیتی هرچقدر بزرگتر مستعد جذب بیشتر کسانی است که بی اعتنا به استعدادشان جذب احساسشان می‌شوند و ممکن است سالها از مسیری که می‌توانستند در آن موفق‌ باشند بکوشند و دور و دورتر شوند. به دنبال طرحی بودم تا به نحو شایسته از موفقیت بانوان فوتسالیمان تقدیر کنم. دیروز طرح خوبی دیدم اما به دلیل ملاحظات صنفی چون توسط رقیب منتشر شده بود! به ناچار از آن منصرف شدم تا امروز این طرح را از وحید بهرامی دیدم که می‌توانم به بهانه عنوان آن به کتاب استعدادیاب که تناسب و تلائم و تلازم زیادی با آن دارد نقبی بزنم. کتاب استعدادیاب که توسط امیر کامکار و مهتاب بیات‌ریزی با عنوان پنج نقطه قوت برتر خود را بشناسید به فارسی برگردانده شده است را به پیشنهاد دوست عزیزم علی میرشاهی به تازگی دست‌گرفتم. تام راث در این کتاب نسخه جدیدی از مدل استعدادیابی کلیفتون است و ماحصل میلیون‌ها آزمون است تشریح می‌کند.

تا کنون بیش از چهار میلیون نسخه از این کتاب فروخته شده است و در صدر پرفروشترین کتابها از نگاه وال استریت ژورنال است.

آری ما می‌توانیم! مرد و زن هم ندارد! انسان موجود عجیبی است و به کارهایی دست زده و افق‌هایی را فتح کرده که خوب یا بد که تصورش مشکل می‌نماید. اتفاقا بحثی که موجب معرفی این کتاب به من شد فیلمی بود که از جناب الهی قمشه‌ای در حال وایرال شدن بود. ایشان مدعی می‌شدند چون انسان بر خلاف حیوان می‌تواند چیزی را از ذهن بگذراند پس می‌تواند به آن چیز دست یابد. اما من به این ادعا انتقاد داشتم. پیش از این مقاله‌ای در ترجمان دیده بودم با این مضمون که بزرگترین خیانتی که ما می‌توانیم به کودکانمان کنیم این است که به آن‌ها بگوییم هر چشم‌اندازی هر چقدر دور و هرچه قدر سخت که برای خود تصویر کنند اگر به اندازه کافی تلاش کنند محقق خواهد شد. نویسنده کتاب نیز همین نظر را تایید می‌کند. اما برای رسیدن به حداکثر موفقیت لازم است بر نقاط قوت‌مان یا به تعبیر بهتر استعداد برترمان تمرکز کنیم. عاقلانه‌تر است که چشم‌اندازمان را بر اساس نقاط قوت‌مان تنظیم کنیم. هدف‌گذاری منصرف از نقاط ضعف‌مان با تلاشی طاقت‌فرسای ولو منتهی به هدف، سخت‌ترین راه رسیدن به موفقیت است. نویسنده کتاب فرمول موفقیت را:

توانمندی = تلاش * استعداد

می‌داند.

صفحه ٩ همان کتاب

او می‌گوید اگر کسی که استعداد کاری را ٢ واحد دارد و ۵ واحد بکوشد نتیجه برابر ١٠ واحد است. حال اگر او در کاری که استعدادش را ۵ واحد دارد به همان اندازه تلاش کند ٢۵ واحد کسب می‌کند. از معدود استثنائات که بگذریم همه نوابغ در انتخاب استعداد و تلاش کردن درست عمل کرده‌اند. موفقیتی که از ترکیب مناسب استعداد و کوشش ساخته شود قطعا چشم‌گیرتراست. البته به همان اندازه راه را اشتباه رفتن و بر استعداد برتر خود متمرکز نشدن نیز تلخ است.

در بخش دیگری از کتاب داستانی از مارک تواین آمده که کسی در بهشت از سنت پیترز می‌پرسد بزرگترین ژنرال همه دوران‌ها کیست؟ او کسی را نشان می‌دهد. پرسشگر با تعجب می‌گوید اشتباه نمی‌کنید؟ من او را می‌شناسم! او در زندگی یک کارگر ساده بوده! سنت می‌گوید بلی! اگر او ژنرال می‌شد بزرگترین ژنرال همه دوران‌ها بود!

لااقل به کودکانمان کمک کنیم که استعداد خود را کشف کنند و با سرمایه‌گذاری متعادل بر روی آن نام کوچک خود را محقق کنند.

پیش از این دریادداشتی دیگری با عنوان تجربه ملال نیز از وجه دیگری به پیامدهای این به راه خطا رفتن پرداخته بودم.

کلمات کلیدی