نه دچار خودکمبینی فرهنگی هستم و نه از یک ویدئوی یک دقیقهای میخواهم قضاوتی در بینقص بودن آنها یا نقصدار بودن خودمان کنم اما در فرهنگ ما #رقابت و از میدان به در کردن دیگری پارادایم غالب است برای اثبات این فرهنگ فقط کافی است چند متر رانندگی کنید و به سر چهاراه برسید. به عنوان کسی که در رقابت معمولا برنده بوده است عرض میکنم نه از سر خشم باختهای پیاپی که چقدر در فرهنگ ما جای این رویکرد خالی است. کاش ما نیز برای پیروزی دیگری صمیمانه کمی کوشش میکردیم ولو در حد تشویق و دست زدن. کاش همه مجبور نبودیم در یکی دو میدان محدود با دیگران رقابت کنیم و وقتی از موفقیت در این میادین به دلیل تواناییهای که میدانی برای عرضهی آنها نیست ناامید میشدیم از شکست دیگران احساس موفقیت نمیکردیم. قریب به اتفاق مدیرانی که میشناسم تنها شیوهی مدیریتی که بلد بودند همین رقابت افکندن میان نیروهایشان است نه مثلا تعیین شاخصهای کلیدی و مقایسه هر کس با آن یا شیوههای دیگر. نمیخواهد جهان را تغییر دهیم! از امروز از مقایسه بچههایمان با بچههای دیگر دست برداریم. این بزرگترین کاری است که میتوانیم انجام دهیم.
در دو یادداشت با عنوانهای رقابت یا اصالت؟ مساله این است! و دستپخت نظامآموزشی ما به موضوع رقابت پرداختهام.
در این چند یادداشت پیشنهاد خود را برای تربیت کودکان و فرزندپروری دادهام:
Very good information. Lucky me I discovered your website by accident
(stumbleupon). I have saved as a favorite for later!
Simply wish to say your article is as amazing. The clarity in your post is
just excellent and i could assume you’re an expert on this subject.
Well with your permission let me to grab your RSS feed
to keep updated with forthcoming post. Thanks a million and please keep up the rewarding work.
adreamoftrains website hosting services